سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
پنجره
معمولا دوست خوبی هستم و اگه شما خودتون بخواین می تونم براتون دوست خوبی باشم!
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 38
بازدید دیروز : 24
کل بازدید : 161076
کل یادداشتها ها : 74
خبر مایه

موسیقی


بسم الله

 توی تاکسی نشسته ام.راننده ی تاکسی یکریز حرف می زند و غر می زند.به مملکت.به دنیا.به تورم به کار به زندگی...و من فقط سرم را تکان می دهم.جوابی ندارم که بدهم.سر یک ایستگاه پیرزنی سرش را از پنجره بیرون می آورد و می گوید:شهرداری!راننده می گوید:هزار تومان!...پیرزن غر می زند:آن آقا هم که گفت هراز تومان...راننده پا را روی گاز می گذارد و به راهش ادامه می دهد.دوباره شروع به حرف زدن می کند.دارد مسخره می کند.با دقت تر گوش می دهم...می گوید:آقا؟کدام آقا؟آقا که مُرد...فردا هم سالگرد رحلتش است...موجی از خشم از درونم بالا می آید!تحمل می کنم!هیچ نمی گویم!ادامه می دهد:شاید هم منظورش آقای یک دست است!...دلم از این همه نا مهربانی می گیرد!دلم می خواهد خفه اش کنم...می گویم:یعنی شما از آقا فقط یک دست بودنشان را دریافت کردید؟واقعا در همین حد؟...فقط نگاهم می کند...چند دقیقه بعد دوباره ادامه می دهد...دیگر گوش نمی کنم...حوصله اش را ندارم.فقط می فهمم که دارد از وضع مملکت شکایت می کند...شاید می خواهد مسخره کردنش را توجیه کند...به هر حال دیگر توجهی نمی کنم.به مقصدم که می رسیم با سرعت کرایه را پرداخت می کنم و پیاده می شوم...به اطرافم نگاه می کنم.هنوز بیلبورد ها و پلاکارد های یک ماه پیش سفر رهبر را جمع نکرده اند...و خدا می داند که هر کدام از این ها چه هزینه های سر به فلک نهاده ای داشته و آیا خود آقا واقعا راضیست؟...کنار پیاده رو را که نگاه می کنم آه از نهادم بر می آید...فقر...فقر...فقر...دوباره به پلاکارد ها نگاه می کنم...آخر این همه نقش و عکس و طرح به کدام کار می آید...احتمالا برای قشنگی...و دوباره که فکر می کنم می بینم شاید بعضی ها حق دارند گله کنند...آخر همه ی این ها را از چشم رهبر می بیند!رابطه ی فقر و بیلبورد ها رابطه ی جالیست!...تلاش و کوشش بعضی ها را نشان می دهد!به همین سادگی!

پ.ن:و دولت مردان همچنان ادامه می دهند...دارند برای رفاه مردم تلاش می کنند!بله...بله...

پ.ن:عکس های نمایندگان مجلس که دیدنی هستند!خانم نماینده ژورنال لباس به دست گرفته و دارد ورق می زند!آقای نماینده هم یا خوابش برده،یا دارد با لپ تاپش ور می رود یا دارد با بغل دستی هایش عکس دسته جمعی می اندازد!

پ.ن:فقط کافیست یک روز در خیابان راه بروی و با دقت به اطراف نگاه کنی و به حرف های مردم گوش بدهی!آن وقت همه چیز دستگیرت می شود!

اللهم عجل لولیک الفرج...قیامتی هم هست...






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ