سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
پنجره
معمولا دوست خوبی هستم و اگه شما خودتون بخواین می تونم براتون دوست خوبی باشم!
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 12
کل بازدید : 161252
کل یادداشتها ها : 74
خبر مایه

موسیقی


 

دوم راهنمایی بودم.یه معلم عربی داشتیم که خیلی بد اخلاق بود و همیشه عادت داشت وقتی کلاس شلوغ می شد روی میز بکوبه و بچه ها رو ساکت کنه.یک روز که ما خیلی اذیت می کردیم و کلاس رو شلوغ کرده بودیم عصبانی شد و گفت:((من اینطوری نمی تونم تحمل کنم الان میرم پایین خانم ناظم رو می آرم بالا تا تکلیف همه شما هارو مشخص کنه.))و از کلاس بیرون رفت.من هم که شیطنتم گل کرده بود.بلند شدم و رفتم پشت میز معلم نشستم و شروع کردم به تقلید کردن از اون و در همین حال مشتم رو با شدت روی میز کوبیدم چشمتون روز بد نبینه لیوان سفالی خانم معلم که همیشه کلی بهش افتخار می کرد افتاد و شکست!!!
سرم رو که بالا آوردم دیدم خانم معلم بالای سرم ایستاده و داره با عصبانیت نگام می کنه.و خانم ناظم هم که همیشه منتظر فرصت بود تا از ما انضباط کم کنه پشت سرش ایستاده و حتما داشته نقشه می کشیده چقدر از نمره انضباطم کم کنه.همون لحظه با خودم فکر کردم وقتی رفتم دفتر چه جوابی باید بدم.
(خدا معلم عربیمون رو خیر بده آخر ترم هم نمره عربیم رو 20 داد.)

=================================

از بیتا خانم گلم ممنونم که از من برای نوشتن این خاطره دعوت کرد.
این هم آدرس وبلاگشه سفارش می کنم حتما دیدن کنید:http://sara72.parsiblog.com

 






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ